نتایج جستجوی عبارت «گفتن کلمه‌ای که اول آن مو است ممنوع سعید بیگی محسن پرهوده محمد حسین کردگاری قاسم زالپور عزیز درویشی غلامعلی فرخ علی تاجبخش» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
به یاد شهدای عملیات ثامن الائمه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ای شهیدان شهیـدان شـهـیدان عاشقم عاشق روی مهدی ای صبا از سر کوی مــهدی گشته سـرتاسـر جـسم و جــانم‌‌ خونتان حافظ دین و قرآن بسته‌ام بسته بر موی مهدی بر مشامم رسان بــوی مهدی غـرق عشــق امــام زمــانـــم‌‌‌‌‌‌‌ یا بن زهرا ، یا بن زهرا ، یا بن زهرا ای شهیدان شهیدان شهیدان عاشقی همچو من بی سروپا یا امام زمان یابن زهرا یا بیا یک نگاهی به من کن‌‌‌‌ خونتان حافظ دین و قرآن دیده کس ندیده بدنیا گشته...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیده‌اند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صاف‌دل به‌راحتی دیده و عاشقانه به‌سوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نی‌ریز به نام مشکان در خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، آوای زندگی عاشقانه خود را سال ۱۳۴۷ در شهرستان نی‌ریز با اولین گریه‌های کودکانه در کانون گرم خانواده‌ای مسلمان، سرود و بعد از طی کردن دوران کودکی، در مدرسه پروین اعتصامی مشغول به تحصیل شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح به پایان برد و متوسطه را در دبیرستان دکتر بهشتی با موفقیت سپری کرد. جوانی بود باایمان و مقید به انجام فرایض دینی، در مراسم مذهبی به‌خصوص در مراسم عزاداری حسین (ع) حضوری...
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشه‌ای از صحنه‌های شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح می‌دهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمع‌آوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن معصومیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن معصومیان »
آنگاه که نسیم بهاری لاله‌های زیبای دشتها را به رقص مستانه وامی‌داشت و بلبلان به ترانه‌سرایی در بوستان‌ها می‌پرداختند، حسن پا به عرصه هستی نهاد. آری! پانزدهمین روز از فروردین 1346 بود که در میان خانواده‌ای متدین و مذهبی با اولین گریه‌های خود همنوای بلبلان عاشق شد. دوران کودکی را در سایه‌سار پرمهر پدر و مادر سپری نمود و برای فراگرفتن علوم زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان حاج قطبی آغاز و به پایان برد. سپس وارد مدرسه...
زندگینامه جانباز علی احسان جو (زردشت)
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانواده‌ای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نی‌ریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
شهدا سال 59 -وصیتنامه شهید مسعود مسروری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد مسعود مسروري »
بسم الله رب الشهداء و الصدیقین ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانّهم بنیان مرصوص. و امروز این آیه شریفه، مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی می‌کنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند. در میدان حق علیه باطل، چون یاران حسین‌(ع) می‌جنگند و شهید می‌شوند. چه زیباست جنگیدن و شهید شدن در میدان حق علیه باطل. ما انشاءالله امروز عازم جبهه هستیم تا در این نبرد تاریخی و سرنوشت‌ساز...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بی‌پروا بر شعله‌های شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نی‌ریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید خداداد خسروی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید خداداد خسروی »
دلش کربلایی بود و ورد زبانش «یا لیتنا کنا معکم». از غیر او گذشته بود و دل را برای ابتلا به بلای کربلا مهیا نموده بود. می‌خواست با تن خونین و سر شکافته، گفتارش را به عمل برساند. آن شد که او می‌خواست. او که در یازدهم مهر ماه سال 1346 در میان زیبایی‌های طبیعت که با رنگارنگی برگهای درختان پاییزی ملون شده بود، در یکی از روستاهای شهرستان فسا ـ یاسریه (خورنگان)ـ پای در محیط خانواده‌ای متعهد...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اصاب من مصیبه الا باذن الله، و من یؤمن بالله یهد قلبه. هیچ مصیبتی و پیش آمدی نمی رسد جز اینکه بدستور خداست و آنکس که ایمان به خدا آرد خداوند قلبش را هدایت کند. ( سوره تغابن، آیه11) آری! دنیا دار فناست و آخرت دار بقا. مردم مسلمان و متعهد، هر چند وصیتی را که یک بنده گنه‌کار خدا با کلمات و جملاتی ناموزون می‌کند [می‌نویسد] ولی امید است که به بزرگواریتان برای رضای خدا...